[ خانه :: مدیریت وبلاگ :: پست الکترونیک :: شناسنامه ]
یکشنبه 87/9/24 ::  ساعت 11:16 صبح
بار خدایا ! می شود این دل خون آلوده را دیگر زخم نخورد ، هر بار یکی می آیید واین دل را ترمیم می کند ، اما نمی دانم چرا بعداز مدتی این دل را عمیقتر از قبلش خنجر می زند و می روند !!
حتی نگاهی به پشت سرشان هم دیگر نگاه نمی کنند که ببین زخمشان تا چقدر کاری شده است ، این رسم دوستیهای امروز است
پس خدایی اگر دوستی این است چرا دوست بگیریم ، اگر مهربانی ورحم اینقدر باید زخم بخورد چرا مهربانی کنیم.
روزها در کّنج خونه نشستن بهتر است ، یک لحظه در کنار دوستی که در لباسهای میش ظاهرند ، تا زمانی که نیازت دارند به ظاهر با تو خوبند !
اما زمانی که نیازی ندارند ، لباس درندگیشان به تن کرده وبا چنگالهای تیزشان به حدی به قلب ات می زند تا مرگت را ببیند .
پس خدا اگر زمانه اینگونه می خواد باشد ، پس خدای چرا !!!!!!
از شما دوستان می خواهیم که جواب پس خدای چرا ؟ را بدهید
¤نویسنده: پریناز ساعدی
! لیست کل یادداشت های این وبلاگ
vپیوندهای روزانه
مریم السادات [31]
معنی من [38]
ناگفتنی های تارا [57]
101 سال تنهایی [44]
دوستداران یوسف فاطمه زهرا(س) [51]
عاشق تنها [61]
رخاندیشه [53]
شکیب [56]
ان الحق [52]
ظهور [59]
غافر [51]
اشعار فاطمی [50]
عکسهای مذهبی [38]
همین هست کههست [47]
[آرشیو(14)]
vدرباره من
vلوگوی وبلاگ
vلینک دوستان من
نوشته خانوم موسی زاده و خانوم زمانی
نوشته آقای عقیق
نوشته آقای علیرضا رحمانی
vلوگوی دوستان من
vمطالب قبلی
vوضعیت من در یاهو
vآهنگ وبلاگ
vاشتراک در خبرنامه